معنی lavorare - جستجوی لغت در جدول جو
lavorare
کار کردن
ادامه...
کار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
favorire
پرورش دادن، به نفع، محابا کردن
ادامه...
پَروَرِش دادَن، بِه نَفع، مَحابا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
elaborare
توضیح دادن، به تفصیل
ادامه...
توضیح دادَن، بِه تَفصِیل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
divorare
بلعیدن
ادامه...
بَلعیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lavoratore
کارگر
ادامه...
کارگَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lavorato
کاری، کار کرد
ادامه...
کاری، کار کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adorare
پرستش کردن، عبادت، عشق ورزیدن
ادامه...
پَرَستِش کَردَن، عِبادَت، عِشق وَرزیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lavare
شستشو دادن، شستن
ادامه...
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lavorare a maglia
بافتن، بافتنی
ادامه...
بافتَن، بافتَنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی