جدول جو
جدول جو

معنی laten - جستجوی لغت در جدول جو

laten
مخفی، نهفته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
laten
اجازه دادن، ترک کردن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مخفی، نهفته
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آزاد کردن، رها کن
دیکشنری هلندی به فارسی
انداختن، قطره از آسمان
دیکشنری هلندی به فارسی
با هیاهو، سرخوش
دیکشنری هلندی به فارسی
ارث گذاشتن، حذف
دیکشنری هلندی به فارسی
زخم برداشتن، جای زخم
دیکشنری هلندی به فارسی
مجدّد پذیرفتن، دوباره اجازه بده
دیکشنری هلندی به فارسی
محبوس کردن، پشت سر گذاشتن، رها کردن، ردّپا گذاشتن
دیکشنری هلندی به فارسی
خراب کردن، لغو
دیکشنری هلندی به فارسی
ترک شده، ترک کردن، متروک، رها کردن، خارج شدن، به طور افسرده
دیکشنری هلندی به فارسی
نهفته، به صورت نهفته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انداختن، رها کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نهفته، به صورت نهفته
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نهفته، به صورت نهفته
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نهفته، به صورت نهفته
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نهفته، به صورت نهفته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بارگذاری کردن، بار
دیکشنری هلندی به فارسی
دیرتر، بعداً
دیکشنری هلندی به فارسی
در آب قدم گذاشتن
دیکشنری آلمانی به فارسی
حدس زدن، حدس بزن
دیکشنری آلمانی به فارسی
نفرت داشتن، نفرت
دیکشنری هلندی به فارسی
ساتن مانند، ساتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
داده، داده ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
بارگذاری کردن، بار
دیکشنری آلمانی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری هلندی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری آلمانی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خالی کردن، خالی بگذار
دیکشنری هلندی به فارسی