معنی lapisan - جستجوی لغت در جدول جو
lapisan
لایه سازی، لایه
ادامه...
لایِه سازی، لایِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pelapisan
پوشش
ادامه...
پوشِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lampiran
پیوستگی، پیوست
ادامه...
پیوَستِگی، پِیوَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
napisany
نوشته شده، نوشته نشده است
ادامه...
نِوِشتِه شُدِه، نِوِشتِه نَشُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
warisan
میراث، وراثت
ادامه...
میراث، وِرَاثَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
zapisać
ذخیره کردن، فروشگاه، یادداشت کردن، قابل یادگیری
ادامه...
ذَخیرِه کَردَن، فُروشگاه، یادداشت کَردَن، قابِلِ یادگیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
meletakkan lapisan
لایه گذاشتن، لایه های تخمگذار
ادامه...
لایِه گُذاشتَن، لایِه های تُخمگُذار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی