جدول جو
جدول جو

معنی langsung - جستجوی لغت در جدول جو

langsung
مستقیماً، مستقیم، رک و راست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

معمولی، دست و پا چلفتی، دستپاچگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دراز، قد بلند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حواس پرت، مات و مبهوت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
منحنی ها، منحنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به صراحت، مستقیماً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آخرین بودن، در حال انجام است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اشاره کردن، غیر مستقیم ذکر شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور غیرمستقیم، غیر مستقیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور صریح، مستقیماً، به طور مستقیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بازماندگی، میزان بقا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دورویی، غیر مستقیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی