معنی lango - جستجوی لغت در جدول جو
lango
ورود، دروازه
ادامه...
وُرُود، دَروازِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rango
درجه بندی، محدوده، رتبه
ادامه...
دَرَجِه بَندی، مَحدودِه، رُتبِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
largo
بلند، طولانی
ادامه...
بُلَند، طولانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
largo
عریض، گسترده
ادامه...
عَریض، گَستَردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
longo
دراز، خیلی دور، بلند
ادامه...
دِراز، خِیلی دور، بُلَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rango
درجه بندی، رتبه
ادامه...
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lungo
بلند، طولانی، دراز
ادامه...
بُلَند، طولانی، دِراز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lengo
هدف دار، هدف
ادامه...
هَدَف دار، هَدَف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lang
بلند، طولانی
ادامه...
بُلَند، طولانی
دیکشنری آلمانی به فارسی
lang
بلند، طولانی
ادامه...
بُلَند، طولانی
دیکشنری هلندی به فارسی
langoureusement
محزونانه، به طرز بی حوصله ای
ادامه...
مَحزونانِه، بِه طَرزِ بی حُوصِلِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
clangoreggiante
زنگ زدگی، صدا زدن
ادامه...
زَنگ زَدِگی، صِدا زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی