معنی langkah - جستجوی لغت در جدول جو
langkah
گام
ادامه...
گام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
melangkah
قدم گذاشتن، گام
ادامه...
قَدَم گُذاشتَن، گام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
langka
کمیاب، نادر، کمتر شایع
ادامه...
کَمیاب، نادِر، کَمتَر شایِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dangkal
سطحی، کم عمق، کم عمقی
ادامه...
سَطحی، کَم عُمق، کَم عُمقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
langsam
به آرامی، کند، بی شتاب
ادامه...
بِه آرامی، کُند، بی شِتاب
دیکشنری آلمانی به فارسی
lengkap
کامل
ادامه...
کامِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
angkuh
متکبّر، مغرور
ادامه...
مُتِکَبِّر، مَغرور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketepatan langkah
اطمینان در قدم برداشتن، دقّت مراحل
ادامه...
اِطمینان دَر قَدَم بَرداشتَن، دِقَّت مراحِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melangkah lebar
بلند قدمی برداشتن، گام برداشتن
ادامه...
بُلَند قَدَمی بَرداشتَن، گام بَرداشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melangkah dengan gaya
گردن کشی کردن، به سبک راه رفتن
ادامه...
گَردَن کِشی کَردَن، بِه سَبکِ راه رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی