معنی lahamia - جستجوی لغت در جدول جو
lahamia
لوگاریتمی، من حرکت کردم
ادامه...
لوگاریتمی، مَن حَرَکَت کَردَم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bahagia
شاد، خوشحال
ادامه...
شاد، خُوشحال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
wahania
نوسان
ادامه...
نَوَسَان
دیکشنری لهستانی به فارسی
rahasia
راز، محرمانه، مخفی
ادامه...
راز، مَحرَمانِه، مَخفی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kahawia
قهوه ای
ادامه...
قَهوِه ای
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuhamia
مهاجرت کردن، حرکت کردن، سکنه گذاری کردن، جا به جا کردن
ادامه...
مُهاجِرَت کَردَن، حَرَکَت کَردَن، سَکَنِه گُذاری کَردَن، جا بِه جا کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lawama
محکومیت، سرزنش کردن
ادامه...
مَحکومِیَت، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی