جدول جو
جدول جو

معنی kuzeeka - جستجوی لغت در جدول جو

kuzeeka
پیر شدن، پیری، قدیمی کردن، کهنه
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قابلیّت حمل، قابل حمل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دچار درد و رنج شدن، رنج کشیدن، رنج بردن، رنج آور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خندیدن با صدای بلند، برای خندیدن، پوزخند زدن، خندیدن، شوخی کردن، قلع و قمع کردن، لطیفه گفتن، تمسخرآمیز، آزار دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ناله کردن، پارس کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
استقرار دادن، برای ارسال، استقرار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
عادت دادن، عادت کن، آداپته کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دفن کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سپردن، قرار دادن، درون سازی کردن، درج، گذاشتن
دیکشنری سواحیلی به فارسی