kutangatanga رانشیدن، سرگردان شدن، پیچیدن، پرسه زدن، گذراندن، گردش کردن، پیاده روی طولانی کردن ادامه... رانِشیدَن، سَرگَردان شُدَن، پیچیدَن، پَرسِه زَدَن، گُذَراندَن، گَردِش کَردَن، پیادِه رَویِ طولانی کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی