kusut چروک خورده، درهم، آشفته، پوشیده، چروکیده، کثیف، در هم پیچیده، نامرتّب ادامه... چُروک خُوردِه، دَرهَم، آشُفتِه، پوشیدِه، چُروکیدِه، کَثیف، دَر هَم پیچیدِه، نامُرَتَّب دیکشنری اندونزیایی به فارسی