جدول جو
جدول جو

معنی kusimama - جستجوی لغت در جدول جو

kusimama
متوقّف، بایستید، ایستادن، متوقّف کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مدیریّت کردن، مدیریّت کنید، نظارت کردن، رئیس بودن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خم شدن، تعظیم کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ایستادن، بایستید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
توقّف کردن، برای مدّتی توقّف کنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شناوری، ایستاده در هوا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور راکد، با ایستادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بی وقفه، بدون توقّف
دیکشنری سواحیلی به فارسی