معنی kurejea - جستجوی لغت در جدول جو
kurejea
برگشتن، برای بازگشت
ادامه...
بَرگَشتَن، بَرایِ بازگَشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kutetea
حمایت کردن، دفاع کند، دفاع کردن
ادامه...
حِمایَت کَردَن، دِفاع کُنَد، دِفاع کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kurejesha
دوباره تصرّف کردن، بازگرداندن، جبران کردن، دوباره به حالت قبل برگرداندن، بازیابی کردن
ادامه...
دُوبارِه تَصَرُّف کَردَن، بازگَرداندَن، جُبران کَردَن، دُوبارِه بِه حالَت قَبل بَرگَرداندَن، بازیابی کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kulegea
افتادگی، شل کردن، سست، شل بودن
ادامه...
اُفتادِگی، شُل کَردَن، سُست، شُل بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kukemea
سرزنش کردن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuelea
شناور، شناور شدن
ادامه...
شِناوَر، شِناوَر شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuenea
انتشار، در حال گسترش
ادامه...
اِنتِشار، دَر حالِ گُستَرِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
rejea
ارجاع دادن، مراجعه کنید، مرجع، ارجاع دهنده
ادامه...
اِرجاع دادَن، مُراجِعِه کُنید، مَرجَع، اِرجاع دَهَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی