جدول جو
جدول جو

معنی kupować - جستجوی لغت در جدول جو

kupować
خریداری کردن، بازخرید، خرید کردن، خریدار، خزنده
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوع دادن، بشردوستانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
کپی کردن، کتک خورده
دیکشنری لهستانی به فارسی
نقشه کشیدن، برنامه ریزی کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
تغییر یافتن، تغییر می کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
کلّی بودن، پوشش
دیکشنری لهستانی به فارسی
ساختن، ساخت مهارت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پهلو گرفتن، بالقوّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
گروه کردن، کلیک کنندگان، گروه، گروه بندی کردن، دسته بندی کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
کدگذاری کردن، کدگذاری، کروی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ژست گرفتن، از
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تصاحب کردن، غارت، دزدی کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سرد کردن، برای خنک شدن، یخچال گذاشتن
دیکشنری سواحیلی به فارسی