kuonyesha نشان دادن، نشان می دهد، نمایش دادن، آشکار کردن، انگشت اشاره کردن، تصوّر کردن ادامه... نِشان دادَن، نِشان می دَهَد، نَمایِش دادَن، آشکار کَردَن، اَنگُشتِ اِشارِه کَردَن، تَصَوُّر کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی