جدول جو
جدول جو

معنی kulisty - جستجوی لغت در جدول جو

kulisty
کروی، گرد
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پفکی، کرکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
دودآلود، بخار پز کردن، مه آلود، مه گرفتگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
چشم پزشک، نگاه دلگیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
سنگی، سنگریزه، سنگلاخی
دیکشنری لهستانی به فارسی
چسبناک، لاستیکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تغذیه کردن، برای تغذیه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
چرم، پوست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی