جدول جو
جدول جو

معنی krzywy - جستجوی لغت در جدول جو

krzywy
کج، تکیه دادن، کج کلاه، نامتقارن، نامتناسب
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کج و معوج، انحنا
دیکشنری لهستانی به فارسی
منحنی ها، دافعه
دیکشنری لهستانی به فارسی
عرضی
دیکشنری لهستانی به فارسی
خونین، خون بریز
دیکشنری لهستانی به فارسی
اعتراض
دیکشنری لهستانی به فارسی