معنی kosztowny - جستجوی لغت در جدول جو
kosztowny
گران، عزیز
ادامه...
گِران، عَزیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kosztować
هزینه داشتن، خلع سلاح هسته ای
ادامه...
هَزینِه داشتَن، خَلع سِلاح هَستِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی