معنی konformis - جستجوی لغت در جدول جو
konformis
تقلیدی، سازگار
ادامه...
تَقلِیدی، سازِگار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
konformista
تقلیدی، تقلید کردن
ادامه...
تَقلِیدی، تَقلِید کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
Konformist
تقلیدی، سازگار
ادامه...
تَقلِیدی، سازِگار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Conformist
تقلیدی، سازگار
ادامه...
تَقلِیدی، سازِگار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
conformist
تقلیدی، سازگار
ادامه...
تَقلِیدی، سازِگار
دیکشنری هلندی به فارسی
konform
مطابق، سازگار
ادامه...
مُطابِق، سازِگار
دیکشنری آلمانی به فارسی
non konformis
غیر سازگار، ناسازگار
ادامه...
غِیرِ سازِگار، ناسازگار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nonkonformista
غیر سازگار، غیر ساینده
ادامه...
غِیرِ سازِگار، غِیرِ سایَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
Nonkonformist
غیر سازگار، ناسازگار
ادامه...
غِیرِ سازِگار، ناسازگار
دیکشنری آلمانی به فارسی