معنی komunikatif - جستجوی لغت در جدول جو
komunikatif
ارتباطی
ادامه...
اِرتِباطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kommunikativ
به طور ارتباطی، ارتباطی
ادامه...
بِه طُورِ اِرتِباطی، اِرتِباطی
دیکشنری آلمانی به فارسی
komunikator
ارتباط گر، ارتباط دهنده
ادامه...
اِرتِباط گَر، اِرتِباط دَهَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
komunikator
ارتباط گر، سوء تفاهم
ادامه...
اِرتِباط گَر، سَوءِ تَفاهُم
دیکشنری لهستانی به فارسی
sifat komunikatif
ارتباط پذیری، ماهیّت ارتباطی
ادامه...
اِرتِباط پَذیری، ماهیَّت اِرتِباطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara komunikatif
به طور قابل ارتباط، ارتباطی، به طور ارتباطی
ادامه...
بِه طُورِ قابِلِ اِرتِباط، اِرتِباطی، بِه طُورِ اِرتِباطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی