معنی kompulsif - جستجوی لغت در جدول جو
kompulsif
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
compulsif
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
compulsief
به طور اجبار آمیز، اجباری
ادامه...
بِه طُورِ اِجبار آمیز، اِجباری
دیکشنری هلندی به فارسی
impulsif
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impulsif
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara kompulsif
به طور اجبار آمیز، اجباراً
ادامه...
بِه طُورِ اِجبار آمیز، اِجباراً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی