معنی kolonial - جستجوی لغت در جدول جو
kolonial
به طور استعماری، استعماری
ادامه...
بِه طُورِ اِستِعماری، اِستِعماری
دیکشنری آلمانی به فارسی
kolonial
استعماری
ادامه...
اِستِعماری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kolonialny
استعماری، استفاده کنید
ادامه...
اِستِعماری، اِستِفادِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
colonial
استعماری
ادامه...
اِستِعماری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Colonial
استعماری
ادامه...
اِستِعماری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
colonial
استعماری
ادامه...
اِستِعماری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
colonial
استعماری
ادامه...
اِستِعماری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
koloniaal
به طور استعماری، استعماری
ادامه...
بِه طُورِ اِستِعماری، اِستِعماری
دیکشنری هلندی به فارسی
kolossal
به طور عظیم، عظیم
ادامه...
بِه طُورِ عَظیم، عَظیم
دیکشنری آلمانی به فارسی
kolegial
همکارانه، دانشگاهی
ادامه...
هَمکارانِه، دانِشگاهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
coloniale
استعماری
ادامه...
اِستِعماری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kolosal
عظیم
ادامه...
عَظیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
koloni
مستعمره کردن، مستعمره
ادامه...
مُستَعمِرِه کَردَن، مُستَعمِرِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kolonialnie
به طور استعماری، به صورت استقرایی
ادامه...
بِه طُورِ اِستِعماری، بِه صورَتِ اِستِقرایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
secara kolonial
به طور استعماری، استعماری
ادامه...
بِه طُورِ اِستِعماری، اِستِعماری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی