معنی kojący - جستجوی لغت در جدول جو
kojący
آرام بخش، خزش، آرامش بخش
ادامه...
آرام بَخش، خَزِش، آرامِش بَخش
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kojąco
آرامش بخش، بی حرکت
ادامه...
آرامِش بَخش، بی حَرَکَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
żujący
جویدنی، جهت
ادامه...
جَویدَنی، جَهَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
żyjący
زنده
ادامه...
زَنَدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
stojący
ایستاده، ایستگاه
ادامه...
ایستادِه، ایستگاه
دیکشنری لهستانی به فارسی
gorący
داغ، سوزان
ادامه...
داغ، سوزان
دیکشنری لهستانی به فارسی
niepokojący
آزاردهنده، نگران کننده، با نگرانی، آشفته کننده، طوفانی، مزاحم، ناراحت کننده
ادامه...
آزاردَهَندِه، نِگَران کُنَندِه، با نِگَرانی، آشُفتِه کُنَندِه، طوفانی، مُزاحِم، ناراحَت کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی