معنی kipindi - جستجوی لغت در جدول جو
kipindi
دوره
ادامه...
دَورِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kipenzi
شیفته، حیوان خانگی، پرورش یافته
ادامه...
شیفتِه، حَیوان خانِگی، پَروَرِش یافتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupinda
تحریف کردن، خم شدن، فرو رفتن، تا کردن، تاب برداشتن
ادامه...
تَحرِیف کَردَن، خَم شُدَن، فُرو رَفتَن، تا کَردَن، تاب بَرداشتَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kidini
الهی، مذهبی
ادامه...
اِلهی، مَذهَبی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kiini
ذات، سلّول، مضمون، جوهر
ادامه...
ذات، سِلّول، مَضمون، جوهَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mkurugenzi wa kipindi
سرپرست سریال، کارگردان نمایش
ادامه...
سَرپَرَستِ سِریال، کارگَردان نَمایِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kipindi
دوره ای، دوره
ادامه...
دَورِه ای، دَورِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی