معنی keturunan - جستجوی لغت در جدول جو
keturunan
نسل، فرزندان
ادامه...
نَسل، فَرزَندان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kekurusan
لاغری
ادامه...
لاغَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketekunan
سخت کوشی، پشتکار، استقامت، چسبندگی
ادامه...
سَخت کوشی، پُشتکار، اِستِقامَت، چَسبَندِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keburukan
زشتی، بدی، بدبختی، زشت رویی
ادامه...
زِشتی، بَدی، بَدبَختی، زِشت رویی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerumunan
جمعیت
ادامه...
جَمعِیَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemurungan
ترشرویی، مالیخولیایی، عبوسی
ادامه...
تُرُشرُویی، مالیخولیایی، عَبوسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelurusan
راستی، صراط مستقیم
ادامه...
راستی، صِراطِ مُستَقیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketulusan
صداقت
ادامه...
صِداقَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketuhanan
الهیات، خدایی
ادامه...
اِلهیات، خُدایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penurunan
تنزّل، کاهش می یابد، نزول، نشست
ادامه...
تَنَزُّل، کاهِش می یابَد، نُزُول، نِشَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
turunan
منشأ، مشتقّ
ادامه...
مَنشأ، مُشتَقّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی