معنی keringanan - جستجوی لغت در جدول جو
keringanan
سبکبالی، تسکین، سبکی
ادامه...
سَبُکبالی، تَسکِین، سَبُکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kedinginan
سرما، انجماد
ادامه...
سَرما، اِنجِماد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keringkasan
اختصار
ادامه...
اِختِصار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerentanan
حسّاسیّت، آسیب پذیری
ادامه...
حَسّاسِیَّت، آسیب پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meringankan
کاهش دادن، سبک کردن
ادامه...
کاهِش دادَن، سَبُک کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peringatan
تذکّر، هشدار، یادبود
ادامه...
تَذَکُّر، هُشدار، یادبُود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keinginan
خوٰاستنی بودن، میل، خواسته، هوس
ادامه...
خوٰاستَنی بودَن، مِیل، خواستِه، هَوَس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی