معنی kemalasan - جستجوی لغت در جدول جو
kemalasan
کاهلی، تنبلی
ادامه...
کاهِلی، تَنبَلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kelalaian
حواس پرتی، سهل انگاری، بی احتیاطی، سستی، بی تفکّری، غفلت، بی توجّهی، بی پروازی، شلختگی
ادامه...
حَواس پَرتی، سَهل اِنگاری، بی اِحتیاطی، سُستی، بی تَفَکُّری، غَفلَت، بی تَوَجُّهی، بی پَروازی، شَلَختِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejelasan
اختصار، وضوح، وضاحت، موجز بودن
ادامه...
اِختِصار، وُضوح، وِضاحَت، موجِز بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesalahan
قابل ملامت بودن، خطا، اشتباه، گناهکاری، عیب، عیوب، سهو
ادامه...
قابِلِ مَلامَت بودَن، خَطا، اِشتِباه، گُناهکاری، عِیب، عُیوب، سَهو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kehalusan
لطافت، ظرافت، ملاطفت
ادامه...
لِطافَت، ظِرافَت، مُلاطَفَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keganasan
طوفانی بودن، بدخیمی، گرسنگی درّنده وار
ادامه...
طوفانی بودَن، بَدخیمی، گُرُسنِگی دَرَّندِه وار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kedalaman
ریشه داری، عمق
ادامه...
ریشِه داری، عُمق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemarahan
عصبانیّت، خشم
ادامه...
عَصَبانیَّت، خَشم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemalangan
بیچارگی، بدبختی
ادامه...
بیچارِگی، بَدبَختی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kewarasan
آرامش فکر، سلامت عقل، سلامتی عقل
ادامه...
آرامِش فِکر، سَلامَت عَقل، سَلامَتی عَقل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kewalahan
مغموم، غرق شده
ادامه...
مَغموم، غَرق شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
beralasan
دلیل آوردن، استدلال کرد
ادامه...
دَلیل آوَردَن، اِستِدلال کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembalasan
انتقام، انتقام گرفتن، مجازات
ادامه...
اِنتِقام، اِنتِقام گِرِفتَن، مُجازات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی