معنی kekuatan - جستجوی لغت در جدول جو
kekuatan
نیرو، قدرت، توانمندی
ادامه...
نیرو، قُدرَت، تَوَانَمَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kebulatan
گردی، گرد بودن
ادامه...
گِردی، گِرد بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebuasan
خشونت، وحشی گری، شدّت
ادامه...
خُشونَت، وَحشی گَری، شِدَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelautan
مربوط به دریا، دریایی
ادامه...
مَربوط بِه دَریا، دَریایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekuasaan
ولایت، قدرت
ادامه...
وِلایَت، قُدرَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekhasan
معمولیت، خاص بودن
ادامه...
مَعمولِیَت، خاص بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keketatan
سخت گیری، تنگی
ادامه...
سَخت گیری، تَنگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketaatan
رعایت، اطاعت، اطاعت پذیری
ادامه...
رِعایَت، اِطاعَت، اِطاعَت پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebutaan
کوری
ادامه...
کوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kepuasan
رضا، رضایت، اشباع
ادامه...
رِضا، رِضایَت، اِشباع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keluasan
وسعت
ادامه...
وُسعَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cekatan
جالب، ماهر
ادامه...
جالِب، ماهِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejutan
تعجّب، شوک
ادامه...
تَعَجُّب، شُوک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketuaan
کهنگی، پیری
ادامه...
کُهنِگی، پیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekuatan otot
زور بازو، قدرت عضلانی، عضلاتی بودن
ادامه...
زورِ بازو، قُدرَت عَضُلانی، عَضُلاتی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memiliki kekuatan
قدرت داشتن، قدرت دارند
ادامه...
قُدرَت داشتَن، قُدرَت دارَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی