kegunaan مؤثّر بودن، سودمندی، کمک رسانی، کاربردپذیری، مفید بودن ادامه... مُؤَثِّر بودَن، سودمَندی، کُمَک رِسانی، کاربُردپَذیری، مُفید بودَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی