معنی kebuasan - جستجوی لغت در جدول جو
kebuasan
خشونت، وحشی گری، شدّت
ادامه...
خُشونَت، وَحشی گَری، شِدَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kepuasan
رضا، رضایت، اشباع
ادامه...
رِضا، رِضایَت، اِشباع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keluasan
وسعت
ادامه...
وُسعَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebulatan
گردی، گرد بودن
ادامه...
گِردی، گِرد بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebugaran
سلامتی، تناسب اندام
ادامه...
سَلامَتی، تَنَاسُبِ اَندام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebiasaan
عمومیت، عادت، عادات، عادّی، عادّی بودن، عادت پذیری، سادگی، ابتذال، معمولی بودن
ادامه...
عُمومِیَت، عادَت، عادات، عادّی، عادّی بودَن، عادَت پَذیری، سادِگی، اِبتِذال، مَعمولی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebebasan
آزادی
ادامه...
آزادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekuatan
نیرو، قدرت، توانمندی
ادامه...
نیرو، قُدرَت، تَوَانَمَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekuasaan
ولایت، قدرت
ادامه...
وِلایَت، قُدرَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekhasan
معمولیت، خاص بودن
ادامه...
مَعمولِیَت، خاص بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kehausan
تشنگی
ادامه...
تِشنِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebutaan
کوری
ادامه...
کوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kepausan
پاپی، پاپ
ادامه...
پاپی، پَاپ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keluasaan
گستردگی، وسعت
ادامه...
گَستَردِگی، وُسعَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketuaan
کهنگی، پیری
ادامه...
کُهنِگی، پیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی