kebiasaan عمومیت، عادت، عادات، عادّی، عادّی بودن، عادت پذیری، سادگی، ابتذال، معمولی بودن ادامه... عُمومِیَت، عادَت، عادات، عادّی، عادّی بودَن، عادَت پَذیری، سادِگی، اِبتِذال، مَعمولی بودَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی