معنی kawanan - جستجوی لغت در جدول جو
kawanan
گروه، گلّه
ادامه...
گُروه، گَلِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kazanan
برنده، برنده شدن
ادامه...
بَرَندِه، بَرَندِه شُدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
keamanan
امنیّت
ادامه...
اَمنیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jawaban
پاسخ، پاسخ دهید
ادامه...
پاسُخ، پاسُخ دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jalanan
خیابانی، خیابان
ادامه...
خیابانی، خیابان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
layanan
خدمت، خدمات
ادامه...
خِدمَت، خِدمات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bawahan
زیر دست، تابع
ادامه...
زیر دَست، تابِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
wawasan
بینش، چشم انداز
ادامه...
بینِش، چِشم اَنداز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kaçınan
فرارکننده، اجتنابی
ادامه...
فَرارکُنَندِه، اِجتِنابی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bawaan
ساخت داخلی، پیش فرض، ذاتی
ادامه...
ساخت داخِلی، پیش فَرض، ذاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengumpulkan kawanan
راندن، یک گلّه جمع کن
ادامه...
راندَن، یِک گَلِّه جَمع کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی