جدول جو
جدول جو

معنی kavu - جستجوی لغت در جدول جو

kavu
بی ثمر، خشک، فرمی، خشک شده، خشکیده، خش دار
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پایداری، تثبیت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خشن، خشک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دوزیست، حیوان آب و خاک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور خشک، برای خشک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خشن صدایی، صدای خشک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کهنگی، فرسودگی، پژمردگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور خشک، به صورت خشک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دریا ندیده، مثل یک مرد زمینی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
چوبی، چوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور چاپلوسانه، غم انگیز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
چاپلوسی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
سریع خشک شونده، سریع خشک شود
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سوزان، سوزاننده، گرم و خشک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
با شدّت بسیار، سوزاننده، به طور سوزان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کپک زدگی، قارچ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
غیرقابل تغییر، سفت و سخت، سخت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کهنه، قراضه، فرسوده
دیکشنری سواحیلی به فارسی