معنی karcić - جستجوی لغت در جدول جو
karcić
سرزنش کردن، تعقیب و گریز
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
karmić
تغذیه کردن، غریب
ادامه...
تَغذِیَه کَردَن، غَریب
دیکشنری لهستانی به فارسی
larcin
دزدانه، سرقت
ادامه...
دُزدانه، سِرقَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tracić
از دست دادن، خانم
ادامه...
اَز دَست دادَن، خانُم
دیکشنری لهستانی به فارسی
kręcić
فر کردن، تکمیل، چرخاندن
ادامه...
فِر کَردَن، تَکمِیل، چَرخاندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
tarcie
اصطکاک، تعریف کند
ادامه...
اِصطِکاک، تَعرِیف کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
marcio
فاسد، پوسیده، گندیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه، گَندیدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
farci
پر شده
ادامه...
پُر شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
kroić
برش دادن
ادامه...
بُرِش دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
karać
تنبیه کردن، تنبیهی، مجازات کردن، مجازات دادن، همسایه
ادامه...
تَنبِیه کَردَن، تَنبِیهی، مُجازات کَردَن، مُجازات دادَن، هَمسایِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
karig
به طور کم فروغ، اندک
ادامه...
بِه طُورِ کَم فُروغ، اَندَک
دیکشنری هلندی به فارسی