معنی kalah - جستجوی لغت در جدول جو
kalah
شکست خورده، گمشده
ادامه...
شِکَست خُوردِه، گُمشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
salah
اشتباه کردن، اشتباه است، غلط، اشتباه، نادرست، درست نیست
ادامه...
اِشتِباه کَردَن، اِشتِباه اَست، غَلَط، اِشتِباه، نادُرُست، دُرُست نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kalan
باقی، باقی مانده
ادامه...
باقی، باقی ماندِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
dengan cara yang tak terkalahkan
به طور شکست ناپذیر، به شکلی شکست ناپذیر
ادامه...
بِه طُورِ شِکَست ناپَذیر، بِه شِکلی شِکَست ناپَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekalahanisme
شکست طلبی، شکست گرایی
ادامه...
شِکَست طَلَبی، شِکَست گَرایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketak terkalahkan
شکست ناپذیری، شکست ناپذیر
ادامه...
شِکَست ناپَذیری، شِکَست ناپَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tak terkalahkan
به طور شکست ناپذیر، شکست ناپذیر
ادامه...
بِه طُورِ شِکَست ناپَذیر، شِکَست ناپَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tak terkalahkan
فراشکنی، شکست ناپذیر، ناشکستنی، غیرقابل شکست، فتح ناپذیر، غیر مغلوب
ادامه...
فَراشِکَنی، شِکَست ناپَذیر، ناشِکَستَنی، غِیرِقابِلِ شِکَست، فَتح ناپَذیر، غِیرِ مَغلوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی