izlemek نظارت کردن، برای تماشا، تعقیب کردن، ردیابی کردن، تماشا کردن ادامه... نَظارَت کَردَن، بَرایِ تَمَاشَا، تَعقِیب کَردَن، رَدیابی کَردَن، تَماشا کَردَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی