معنی ivre - جستجوی لغت در جدول جو
ivre
مست
ادامه...
مَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
suivre les traces
ردیابی کردن، راه را دنبال کنید
ادامه...
رَدیابی کَردَن، راه را دُنبال کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
livremente
شلخته، آزادانه
ادامه...
شَلَختِه، آزادانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
poivrer
فلفل زدن، فلفل
ادامه...
فِلفِل زَدَن، فِلفِل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
poursuivre
تعقیب قانونی کردن، دنبال کردن، تعقیب کردن
ادامه...
تَعقِیب قانونی کَردَن، دُنبال کَردَن، تَعقِیب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
poursuivre en justice
شکایت کردن، تحت تعقیب قرار دادن
ادامه...
شِکایَت کَردَن، تَحتِ تَعقِیب قَرار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
s'ensuivre
نتیجه دادن، دنبال کنید
ادامه...
نَتیجِه دادَن، دُنبال کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
suivre
پیگیری کردن، دنبال کنید، دنباله دار بودن، دنبال کردن
ادامه...
پِیگیری کَردَن، دُنبال کُنید، دُنبالِه دار بودَن، دُنبال کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
survivre
زنده ماندن
ادامه...
زِندِه ماندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vivre
زندگی کردن، زندگی می کنند
ادامه...
زِندِگی کَردَن، زِندِگی می کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
survivre à
بیشتر عمر کردن، زنده ماندن
ادامه...
بیشتَرِ عُمر کَردَن، زِندِه ماندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
se livrer
فرو رفتن، افراط کردن
ادامه...
فُرو رَفتَن، اِفراط کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
livrer
تحویل دادن، تحویل دهید
ادامه...
تَحویل دادَن، تَحویل دَهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
livresque
کتابی، کتاب پرست
ادامه...
کِتابی، کِتاب پَرَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière ivre
مست
ادامه...
مَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
amour des livres
کتاب دوستی، عشق به کتاب
ادامه...
کِتاب دوستی، عِشق بِه کِتاب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
livre
آزاد، رایگان، بی قید
ادامه...
آزاد، رایِگان، بی قِید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de forma livre
با دست آزاد، فرم آزاد
ادامه...
با دَستِ آزاد، فُرم آزاد
دیکشنری پرتغالی به فارسی