معنی invasif - جستجوی لغت در جدول جو
invasif
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
invasif
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
invasiv
به طور تهاجمی، تهاجمی، مهاجم
ادامه...
بِه طُورِ تَهَاجُمی، تَهَاجُمی، مُهاجِم
دیکشنری آلمانی به فارسی
invasief
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری هلندی به فارسی
inovatif
نوآورانه
ادامه...
نُوآوَرانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
inovasi
نوآوری
ادامه...
نُوآوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
invasivo
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
invasión
نفوذ، تهاجم
ادامه...
نُفوذ، تَهَاجُم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
invadir
تجاوز کردن، حمله کردن
ادامه...
تَجاوُز کَردَن، حَملِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
invasivo
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
invasão
نفوذ، تهاجم
ادامه...
نُفوذ، تَهَاجُم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
invadir
به زور وارد شدن، حمله کند، تجاوز کردن، حمله کردن، هجوم آوردن
ادامه...
بِه زور وارِد شُدَن، حَملِه کُنَد، تَجاوُز کَردَن، حَمله کَردَن، هُجوم آوَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
invasivo
مهاجم، تهاجمی
ادامه...
مُهاجِم، تَهَاجُمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sifat invasif
تهاجمی بودن، طبیعت مهاجم
ادامه...
تَهَاجُمی بودَن، طَبیعَت مُهاجِم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی