معنی intravena - جستجوی لغت در جدول جو
intravena
وریدی، داخل وریدی
ادامه...
وَرِیدی، داخِل وَرِیدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
intravenös
به طور داخل وریدی، به صورت داخل وریدی، وریدی
ادامه...
بِه طُورِ داخِل وَرِیدی، بِه صورَت داخِلِ وَرِیدی، وَرِیدی
دیکشنری آلمانی به فارسی
secara intravena
به طور داخل وریدی، به صورت داخل وریدی
ادامه...
بِه طُورِ داخِل وَرِیدی، بِه صورَت داخِلِ وَرِیدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی