معنی innowować - جستجوی لغت در جدول جو
innowować
نوآوری کردن، شب تاب
ادامه...
نُوآوَری کَردَن، شَب تاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
annotować
توضیح دادن، توسعه دهد
ادامه...
توضیح دادَن، تَوسِعَه دَهَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
ignorować
بی توجّهی کردن، سرکش، نادیده گرفتن، نادیده گرفته شده است
ادامه...
بی تَوَجُّهی کَردَن، سَرکِش، نادیدِه گِرِفتَن، نادیدِه گِرِفتِه شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی