معنی injeksi - جستجوی لغت در جدول جو
injeksi
تزریق
ادامه...
تَزرِیق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
infeksi
آلودگی، عفونت
ادامه...
آلودِگی، عُفونَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
infleksi
صرف، عطف
ادامه...
صِرف، عَطف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
induksi
استقراء، القاء
ادامه...
اِستِقراء، اِلقاء
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ipeksi
نرمی، ابریشمی
ادامه...
نَرمی، اَبریشَمی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی