معنی infiltrare - جستجوی لغت در جدول جو
infiltrare
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
infiltrar
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
infiltrar
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
infiltrasi
نفوذ
ادامه...
نُفوذ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Infiltrate
نفوذ کردن
ادامه...
نُفوذ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
infiltreren
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
infiltratie
نفوذ
ادامه...
نُفوذ
دیکشنری هلندی به فارسی
infiltrer
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
infilzare
ترکاندن، سیخ
ادامه...
تِرکاندَن، سیخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filtrare
فیلتر کردن، فیلتر، نفوذ کردن
ادامه...
فیلتِر کَردَن، فیلتِر، نُفوذ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
infilare
در هم پیچیدن، درج کنید، ریسمان کشیدن
ادامه...
دَر هَم پیچیدَن، دَرج کُنید، ریسمان کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی