معنی infettare - جستجوی لغت در جدول جو
infettare
آلوده کردن
ادامه...
آلودِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
iniettare
تزریق کردن، تزریق کنید
ادامه...
تَزرِیق کَردَن، تَزرِیق کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
infestare
آلوده کردن
ادامه...
آلودِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
affettare
برش دادن، برش
ادامه...
بُرِش دادَن، بُرِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
innestare
دنده گذاری کردن، پیوند، کاشت کردن
ادامه...
دَندِه گُذاری کَردَن، پِیوَند، کاشت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
difettare
نقص پیدا کردن، نقص
ادامه...
نَقص پِیدا کَردَن، نَقص
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inventare
ابداع کردن، اختراع کردن
ادامه...
اِبداع کَردَن، اِختِراع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
infectar
آلوده کردن
ادامه...
آلودِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
infectar
آلوده کردن
ادامه...
آلودِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
infestar
آلوده کردن
ادامه...
آلودِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی