impulsywnie به طور بی پروایانه، درمانده، با سرسختی، سرگیجه، به طور ناگهانی ادامه... بِه طُورِ بی پَروایانِه، دَرماندِه، با سَرسَختی، سَرگیجِه، بِه طُورِ ناگَهانی دیکشنری لهستانی به فارسی