معنی impulsif - جستجوی لغت در جدول جو
impulsif
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impulsif
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
compulsif
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impulsifitas
تکانشگری
ادامه...
تَکَانِشگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
impuls
انگیزش، تکانه
ادامه...
اَنگیِزِش، تِکانه
دیکشنری هلندی به فارسی
impuls
انگیزش، انگیزه
ادامه...
اَنگیِزِش، اَنگیزِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
impulso
انگیزش، تکانه
ادامه...
اَنگیِزِش، تِکانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
impulso
انگیزش، تکانه
ادامه...
اَنگیِزِش، تِکانه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impulso
انگیزش، تکانه
ادامه...
اَنگیِزِش، تِکانه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impulsivo
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
impulsivo
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impulsar
وادار کردن، تقویت
ادامه...
وادار کَردَن، تَقوِیت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impulsivo
شورشی، تکانشی
ادامه...
شورِشی، تِکانِشی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kompulsif
اجباری
ادامه...
اِجباری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
implosif
انفجاری، منفجر کننده
ادامه...
اِنفِجاری، مُنفَجِر کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
répulsif
نفرت انگیز، دافع
ادامه...
نِفرَت اَنگیز، دافِع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
implosif
انفجاری، منفجر کننده
ادامه...
اِنفِجاری، مُنفَجِر کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impulsion
انگیزش، نبض
ادامه...
اَنگیِزِش، نَبض
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impulsief
به طور بی پروایانه، تکانشی، شورشی، به طور ناگهانی
ادامه...
بِه طُورِ بی پَروایانِه، تِکانِشی، شورِشی، بِه طُورِ ناگَهانی
دیکشنری هلندی به فارسی
impulsiv
به طور بی پروایانه، تکانشی، به طور ناگهانی، شورشی
ادامه...
بِه طُورِ بی پَروایانِه، تِکانِشی، بِه طُورِ ناگَهانی، شورِشی
دیکشنری آلمانی به فارسی
secara impulsif
به طور ناگهانی، به صورت تکانشی
ادامه...
بِه طُورِ ناگَهانی، بِه صورَتِ تِکانِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی