معنی improvvisato - جستجوی لغت در جدول جو
improvvisato
بی توجّه، بداهه
ادامه...
بی تَوَجُّه، بِداهِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
improvvisità
ناگهانی بودن، ناگهانی
ادامه...
ناگَهانی بودَن، ناگَهانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
improvvisare
بداهه نوازی کردن، بداهه سازی
ادامه...
بِداهِه نَوازی کَردَن، بِداهِه سازی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
improvisado
بی توجّه، بداهه
ادامه...
بی تَوَجُّه، بِداهِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
improvisado
بی توجّه، بداهه
ادامه...
بی تَوَجُّه، بِداهِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
improvviso
ناگهانی
ادامه...
ناگَهانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی