معنی impiantare - جستجوی لغت در جدول جو
impiantare
کاشتن، ایمپلنت
ادامه...
کاشتَن، ایمپِلَنت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
imbiancare
پاکسازی کردن، سفید کردن
ادامه...
پاکسازی کَردَن، سِفید کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
implantar
کاشتن، ایمپلنت
ادامه...
کاشتَن، ایمپِلَنت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
implantar
استقرار دادن، استقرار، کاشتن
ادامه...
اِستِقرار دادَن، اِستِقرار، کاشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
piantare
کاشت کردن، گیاه
ادامه...
کاشت کَردَن، گیاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی