معنی imitare - جستجوی لغت در جدول جو
imitare
تقلید کردن، تقلید کنید
ادامه...
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
imputare
نسبت دادن
ادامه...
نِسبَت دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutare
تغییر یافتن، تغییر دهید
ادامه...
تَغییر یافتَن، تَغییر دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
citare
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minare
تضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mirare
هدف قرار دادن، هدف، هدف گذاری کردن
ادامه...
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imiter
تقلید کردن، تقلید کنید
ادامه...
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Imitate
تقلید کردن
ادامه...
تَقلِید کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
irritare
آزار دادن، تحریک کردن
ادامه...
آزار دادَن، تَحریک کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imitatie
تقلید
ادامه...
تَقلِید
دیکشنری هلندی به فارسی
imiteren
تقلید کردن، تقلید کنید
ادامه...
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
invitare
دعوت دادن، دعوت کنید
ادامه...
دَعوَت دادَن، دَعوَت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
impilare
انباشته کردن، پشته، پشته کردن
ادامه...
اَنباشتِه کَردَن، پُشتِه، پُشتِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imitatore
تقلیدی، مقلّد
ادامه...
تَقلِیدی، مُقَلِّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
esitare
تردید کردن، تردید کنید، تزلزل کردن
ادامه...
تَردِید کَردَن، تَردِید کُنید، تَزَلزُل کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
limitare
محدود کردن
ادامه...
مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
svitare
آچار کشیدن، باز کردن
ادامه...
آچار کِشیدَن، باز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tritare
ریز ریز کردن، خرد کردن
ادامه...
ریز ریز کَردَن، خُرد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
evitare
اجتناب کردن، اجتناب کنید، پرهیز کردن، پیشگیری کردن
ادامه...
اِجتِناب کَردَن، اِجتِناب کُنید، پَرهیز کَردَن، پیشگیری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agitare
آشوب کردن، تکان دادن
ادامه...
آشوب کَردَن، تِکان دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
abitare
سکونت داشتن، ساکن شدن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
limitar
محدود کردن
ادامه...
مَحدود کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
visitare
بازدید کردن، بازدید کنید
ادامه...
بازدید کَردَن، بازدید کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vomitare
استفراغ کردن
ادامه...
اِستِفراغ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
militare
سربازانه، نظامی
ادامه...
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
limitar
محدود کردن
ادامه...
مَحدود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
imitar
تقلید کردن، تقلید کنید
ادامه...
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imitar
تقلید کردن، مسخره کردن
ادامه...
تَقلِید کَردَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
delimitare
مرز گذاشتن، محدود کردن
ادامه...
مَرز گُذاشتَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی