معنی imbarcare - جستجوی لغت در جدول جو
imbarcare
شروع کردن، سوار شدن
ادامه...
شُروع کَردَن، سَوار شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
embarcarse
سوار شدن
ادامه...
سَوار شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
imbiancare
پاکسازی کردن، سفید کردن
ادامه...
پاکسازی کَردَن، سِفید کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imballare
بسته بندی کردن، بسته، جعبه کردن
ادامه...
بَستِه بَندی کَردَن، بَستِه، جَعبِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
embarcar
شروع کردن، سوار شدن
ادامه...
شُروع کَردَن، سَوار شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sbarcare
پیاده شدن
ادامه...
پیاده شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
embarcar
شروع کردن، سوار شدن
ادامه...
شُروع کَردَن، سَوار شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imparare
یاد گرفتن، یاد بگیرند
ادامه...
یاد گِرِفتَن، یاد بِگیرَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی