جدول جو
جدول جو

معنی głaskać - جستجوی لغت در جدول جو

głaskać
نوازش کردن، دنج، سکته کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اعلان کردن، استفاده کنید، اعلام کردن، اعلام کند، اعلام کننده، تبلیغ کردن، تبلیغ کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
دست زدن، به آرامی ضربه بزنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
گریه کردن، عزاداری، گریه کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
فیض، فئودالیزاسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی