جدول جو
جدول جو

معنی gładki - جستجوی لغت در جدول جو

gładki
صاف، لغزنده، مسطّح شده
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور صیقلی، انصافاً، به آرامی، ضربه زدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نادر، جهل، کمیاب، کمبود، کمتر شایع، کمتر ماهر، کامل بودن، متفرّق، متفکّرانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
صاف، جلا داده شده
دیکشنری لهستانی به فارسی
شیرین، به طرز عجیبی، دلپذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی